Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-05@22:20:14 GMT

فراموش کردیم دکتر چمران را بی‌هوش کنیم!

تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۲۴۱۷

فراموش کردیم دکتر چمران را بی‌هوش کنیم!

دکتر چمران را به اورژانس منتقل کردیم. دکتر دوایی بالاسر دکتر چمران حاضر شد. بانداژ را باز کردند. ران کاملاً از هم بازشده و شکاف عمیقی برداشته بود، گفت «ایشان را باید به اتاق عمل می‌بردیم»، ولی چون اتاق عمل‌ها پر بود، همان‌جا روی تخت اورژانس زخم‌های له‌شده را باز و پاک کرد تا بتوانیم رانش را ببندیم.

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مصطفی چمران در سال ۱۳۱۰ در تهران متولد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی تحصیلات خود را در دانشگاه تهران به پایان برد و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در آمریکا موفق به اخذ مدرک دکترای فیزیک پلاسما شد. سپس برای گذراندن آموزش‌های نظامی به مصر و بعدازآن به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری ایفا کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چمران به ایران بازگشت و در دولت مهدی بازرگان مدتی مسئولیت وزارت دفاع را بر عهده گرفت. وی به هنگام بروز بحران در مناطق کردنشین ایران، به شهر پاوه رفت که در آنجا به همراه عده‌ای از پاسداران و نیرو‌های ژاندارمری در محاصره گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفت.

پس از پیام امام به مردم برای حرکت به‌سوی پاوه و نجات محاصره‌شدگان، وی اقدام به آزادسازی شهر‌های کردنشین کرد. با تلاش‌های او و سایر نیروها، همه شهر‌ها در مدت ۲۰ روز آزاد شد.

شهید چمران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، به‌عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد و پس از تجاوز عراق به ایران در سال ۱۳۵۹، ستاد جنگ‌های نامنظم را برای مقابله با متجاوزان تشکیل داد.

سردار نصرالله فتحیان، فرمانده بهداری رزمی سپاه در دوران دفاع مقدس؛ در کتاب تاریخ شفاهی خود که قرار است در آینده‌ای نزدیک توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شود، روایت می‌کند:

«دکتر منوچهر دوایی که شناسنامه‌ای از جراحی در دفاع مقدس است، جزو بنیان‌گذاران جراحی در اهواز است و خیلی از بزرگان جراحی کشور، شاگرد ایشان بودند. الآن هم پیر مردی است. دکتر کلانتر هرمزی که داماد دکتر دوایی است، یک خاطره جالبی از ماه‌های اولیه جنگ در خوزستان برای من تعریف می‌کرد؛ ایشان می‌گفت: اواخر آبان ۱۳۵۹ زمانی که در بیمارستان گلستان اهواز مشغول خدمت بودیم، یک روز یک مجروح آوردند و گفتند ایشان از مسئولین و فرماندهان جنگ است.

آن زمان بیمارستان هم خیلی شلوغ بود. وقتی آن مجروح را دیدم؛ متوجه شدم که او دکتر مصطفی چمران است! براثر ترکش خمپاره، ران پایش جراحت سنگینی برداشته بود. پیش استاد دکتر دوایی رفتم و گفتم دکتر چمران را آوردند و خونریزی شدیدی هم دارد.

فراموش کردیم، دکتر چمران را بی‌هوش کنیم!

گفت «اتاق عمل‌هایمان پر است، او را به اورژانس بیاورید.» دکتر چمران را به اورژانس منتقل کردیم. دکتر دوایی بالاسر دکتر چمران حاضر شد. بانداژ را باز کردند. ران کاملاً از هم بازشده و شکاف عمیقی برداشته بود، گفت «ایشان را باید به اتاق عمل می‌بردیم»، ولی چون اتاق عمل‌ها پر بود، همان‌جا روی تخت اورژانس زخم‌های له‌شده را باز و پاک کرد تا بتوانیم رانش را ببندیم.

نکته عجیب آنجا بود که در آن شلوغی فراموش کردیم، دکتر چمران را بی‌هوش کنیم! زیر لبش ذکر می‌گفت، دکتر دوایی پرسید «چرا ایشان را آمپول بی‌حسی نزدید!» بعد دکتر دوایی از آقای چمران سؤال کرد «درد داری؟»

معلوم بود که درد داشت، ولی دکتر چمران فرمودند «عزیز! شما کار خودتان را بکنید، من هم کار خودم را می‌کنم»؛ در طول یک ساعت که عملش طول کشید؛ مدام ذکر یا حسین (ع) را زمزمه می‌کرد.

بالاخره زخم را جمع کردیم، وقتی زخم را بستیم، دکتر دوایی ایشان را به‌عنوان مجروح ویژه، تحویل من داد. من آن موقع رزیدنت سال اول جراحی بودم، دکتر دوایی به من گفت «ایشان را به مکانی مطمئن ببرید و از او مراقبت کنید.»

اصابت گلوله به اتاق دکتر چمران در بیمارستان

یک اتاقی در بیمارستان گلستان پیدا کردیم و ایشان را به آنجا بردیم و خودم مراقب دکتر چمران شدم. ساعتی نگذشته بود که گفتند ایشان ملاقاتی دارند.

یک آقای قدبلندی با لباس نظامی بیرون اتاق ایستاده بود، خودش را معرفی کرد و گفت «من خامنه‌ای هستم، می‌خواهم از دکتر چمران عیادت کنم.» من تا آن موقع آقای خامنه‌ای را از نزدیک ندیده بودم، نمی‌دانستم به ایشان اجازه ملاقات بدهم یا نه! بالاخره تا ما آمدیم هماهنگ کنیم، ایشان به داخل اتاق تشریف آوردند و بالای سر دکتر چمران حاضر شدند.

دکتر خیلی تلاش کرد، یک‌طوری از روی تخت خودش را تکان بدهد که آقای خامنه‌ای سریع ایشان را سه چهار تا بوسه درست حسابی کرد. بعد خطاب به من گفت «آقای محترم اگر امکان دارد بگذارید ما چنددقیقه‌ای باهم خوش‌وبش کنیم.»

من از اتاق بیرون آمدم و پشت درب اتاق قدم می‌زدم که نمی‌دانم آقا چه مطلبی به دکتر چمران گفت که صدای قهقهه‌اش بلند شد!

بعدازاین که ملاقاتشان تمام شد، آقای خامنه‌ای فرمودند «یک نفر را می‌فرستم تا ایشان را به استانداری یا جایی که ما تعیین می‌کنیم؛ منتقل کنید.»

ابتدا با شنیدن این جمله خیلی ناراحت شدم! پیش خودم گفتم ما برای خودمان دکتر هستیم، من یک رزیدنت جراحی به‌عنوان پرستار ویژه مراقب ایشان هستم، چرا می‌خواهد ایشان را از اینجا ببرد؟

سریع پیش آقای دکتر دوایی رفتم و موضوع را گفتم. ایشان گفتند «اشکالی ندارد، هرچه می‌گوید عمل کن، ایشان نماینده حضرت امام هستند، بگذارید ایشان تصمیم بگیرد.»

عجیب‌تر از همه این موضوعات، زمانی بود که هنوز ساعتی از انتقال دکتر چمران به ساختمان استانداری نگذشته بود که بیمارستان گلستان مورد آتش توپخانه عراقی‌ها قرار گرفت و یک گلوله به همان اتاق محل بستری دکتر چمران اصابت کرد.

منبع:

ملا، علی‌اصغر، بهداری رزمی: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت سردار نصرالله فتحیان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۴۰۰، صفحات ۱۹۹، ۲۰۰، ۲۰۱.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: شهید چمران شهید مصطفی چمران شهدای دفاع مقدس شهدای جنگ تحمیلی دکتر چمران دکتر دوایی دفاع مقدس اتاق عمل خامنه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۲۴۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زیدان در فرمول یک هم رئال را فراموش نمی‌کند!

به گزارش "ورزش سه"، چهره‌های مطرحی از جهان ورزش، موسیقی، سینما و همینطور سیاست به شهر میامی سفر کرده‌اند تا در شروع مسابقات جایزه بزرگ فرمول یک میامی 2024 حضور پیدا کنند.

یکی از افرادی نام آشنای جهان فوتبال زین الدین زیدان بود که مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت. سرمربی سابق رئال مادرید پیامی برای تیم سابقش داشت.

خبرنگار دازن اسپانیا از این اسطوره فرانسوی سوال کرد که راننده مورد خود او در فرمول یک را معرفی کند و او پاسخ داد:"اکنون و همیشه، هالا مادرید! اما امروز من از پیه‌ره گاسلی و اشتبان اُکون(دو راننده فرانسوی) حمایت می‌کنم."

زیدان درحالی پیام هالا مادرید را بدون توجه به سوال خبرنگار مطرح کرد که این باشگاه اسپانیایی شب گذشته با برتری خیرونا مقابل بارسلونا، به عنوان قهرمانی فصل جاری لالیگا معرفی شد. همچنین این تیم باید در هفته جاری در بازی حساس نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف بایرن مونیخ برود.

به نظر می‌رسد این مربی فرانسوی به نوعی می‌خواست پیامی برای رئال ارسال کند و قبل از بازی حساس به حمایت خود تأکید کند.

دیگر خبرها

  • زیدان در فرمول یک هم رئال را فراموش نمی‌کند!
  • مارینوس و گل‌گهر بردن را فراموش کردند!
  • میلان ۳-۳ جنوا: روسونری بردن را فراموش کرده!
  • ببینید | بدرقه صدای فراموش‌نشدنی ورزش
  • ژاوی: بارسا نباید این فصل را فراموش کند
  • توخل: بازی رئال مهم است، این بازی را فراموش کردیم
  • احیای بازیکنی که فراموش شده بود
  • از بازیگوشی در رشد کودک تا بیزبیز فراموش‌کار در رشد نوآموز
  • (ویدئو) فراموش نکنیم که نمی‌توانیم هم اشغالگر باشیم و هم اخلاق مدار
  • بدرقه خاطرات قهرمانی را فراموش کرد (عکس)